حجم فایل : 446.1 KB
نوع فایل : پاور پوینت
تعداد اسلاید ها : 11
بنام خدا آرایه ادبی
جلسه12
مبحث :علاقه های مجاز مبحث: درس چهاردهم: علاقه های مجاز
علاقه های مجاز: رایج ترین علاقه های مجاز:
*علاقه: پیوندی که بین حقیقت و مجاز وجود دارد و باعث آفرینش مجاز می شود(رابطه میان معنی حقیقی و معنی غیر حقیقی).
*جزئیه: جزئی از یک چیز به جای تمامی آن به کار می رود.
مثال:
پیش دیوار آن چه گویی هوش دار تا نباشد در پس دیوار گوش کلیّه: تمام یک چیز به جای جزئی از آن می آید.
مثال: دست در حلقة آن زلف دوتا نتوان کرد تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد.
توضیح: کل دست ذکر شده در حالی که جزئی از آن که انگشتان باشد مورد نظر است، علاقه کلیّه. *محلیّه: محل چیزی به جای خود آن چیز می آید.
مثال: سر محل فکر و اندیشه است لذا «سر» مجازاً به معنی «اندیشه» به کار رفته است ، علاقه محلیّه. نکته: علاقة محلیّه از رایج ترین علاقه ها در زبان فارسی است.
سببیّه: سبب چیزی ، جانشین خود آن چیز میشود. مثال: دیدم که نفسم درنمی گیرد و آتشم در هیزم تر اثر نمیکند.
توضیح: نفس سبب سخن است لذا «نفس» مجازاً به معنی «سخن» به کار رفته است ، علاقة سببیّه (درنمی گیرد (قرینة این مجاز است.) لازمیّه: چیزی به دلیل همراهی همیشگی با چیزی ، به جای آن به کار رود.
مثال:
محتاج قصه نیست گرت قصد خون ماست
/ چون رخت از آن توست به یغما چه حاجت است. توضیح: لازمة کشتن ریختن خون است لذا آن چه لازمه و دلیل امری است را جای اصل موضوع
آورده علاقة لازمیّه . آلیّه: ابزاری جانشین کاری می شود که، آن ابزار انجام میشود.
مثال:
برآشفت عابد که خاموش باش تو مرد زبان نیستی گوش باش. *توضیح: زبان ابزار سخن گفتن است علاقة آلیّه بقیه واژگان جمله قرینة این مجاز است. دو نکتة مفید:
1-علایق نامحدودند و محدود کردن آن ها هنرمند را از خلق مجازهای نو باز می دارد.
2- گاه مجاز را بیش از یک علاقه هم می توان به حقیقت پیوند داد.
مثال : اگر ایران را در معنی تیم فوتبال ایران به کار ببریم می توان علاقه را محلیّه یا کلیّه نامید پایان...
مبلغ قابل پرداخت 11,985 تومان